۱۳۹۵ مرداد ۱۷, یکشنبه

حداقل و حداکثر (یک)

چندی پیش دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران(حدکا) بیانیه‌ای در رابطه با
فاز جدید مبارزاتی حزب متبوعش منتشر و در آن از عموم ایرانیان و احزاب و سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی خواست که از مبارزات حزب مکرات کردستان ایران حمایت کنند. در آن بیانیه هم به وضوح آمده بود که هدف مبارزه حدکا، آزادی ایران است.
بعداز انتشار این بیانیه‌، احزاب، سازمانها و فعالین سیاسی ایرانی به فراخور اهداف و منافع سیاسی و زاویه دید خود به نقد بیانیه دفتر سیاسی حدکا پرداختند. در این نوشته به تمامی نقدها نمی‌پردازم فقط یک مورد که به باور من بحثی کلیدی و مورد توافق اکثریت قریب به اتفاق مخالفین جمهوری اسلامی که منتقد سیاستهای حزب دمکرات نیز می‌باشند، ایده ''امروز توافق بر اساس حداقلها''
است.
بارها در لابلای نوشته‌ها، کنفرانسها و گفتگوهای رودرو و مجازی به این ایده برخورد کرده‌ایم و ظاهرا ثقل فکری مشترک اکثر فعالان سیاسی غیر اتنیکی ( منطقه‌ای) ایرانی هم می‌باشد. طیف حداکثری مذکور ما – بویژه کردها – را به توافق روی حداقلها دعوت می‌کنند آنهم بروی علی‌الخصوص سه مورد خاص به نامهای :
- دمکراسی
- حقوق بشر
- سکولاریزم
آنچکه من هم در این نوشته کوتاه میخواهم به آن بپردازم این سه مورد و پرداختن به حداکثری بودن این بهاء و ارزشهای سیاسی جهان بشری است. اگر این سه مورد مقیاسی برای سنجش دیدگاه و جهانبینی، کنش و واکنش، مبانی سیاسی و سیاستگذاری دولتها، احزاب و فعالین سیاسی باشد، ما ناچار به سفری کوتاه به جهان خواهیم شد و این پرسشها به ما روی خواهند کرد :
  • چند درصد کشورها( مردمان) و دولتهای کنونی اعتقاد نظری و عملی به هرسه مورد را دارند و برنامه سالانه و چند سالانه خود را بر مبنای توسعه دمکراسی، حقوق بشر و سکولاریزم می‌ریزند ؟
  • آیا به تاکید میتوان گفت که هفتاد درصد مردمان و کشورهای کنونی جهان بهره‌مند از این سه عنصر راهبردی سیاسی هستند؟
  • اگر جواب نه است ( که هست) پس این سه عنصر، ایستگاه و هدفهایی نسبتا دور دست هستند که حالا حالاها باید برای رسیدن به آنها کار و تلاش کرد.
  • اگر جواب آری است، و در این میان فقط ما ایرانیها به آن دست نیافته‌ایم، پس ما باید بعنوان عقب‌ماندگان جهان سیاست مدرن، به گونه‌ای دیگر به خود و نوع و مکانیزم برخورد با مشکلات خودمان بیندیشیم که حتمن به لحاظ روشی '' این همانی'' با روشهای پیش‌رفته‌ها را نخواهد داشت.
  • در چنین حالتی چه باید کرد؟ آیا در هر صورت این سه عنصر سیاسی راهبردی، برای ما حداکثر نخواهند بود؟ مایی که در صد سال گذشته نه تنها به پیش نرفته‌ایم بلکه روز به روز در حال پس‌رفت هستیم، با چنین ایستگاههایی چه باید کرد؟ آن را کجای بردار مبارزاتی‌امان بگذاریم؟
به باور من سیاسیون مخالف رژیم اسلامی ایران لازم است با توجه به ویژگیهای ایران زمین، رنجهای مردمان، نگرانیهای موجود و احتمالات سیاسی- اجتماعی آن به رایزنی بپردازند. قطعا دمکراسی، حقوق بشر و سکولاریزم مهم و اساسی هستند اما نه تنها ما بلکه بخش عمده‌ای از مردمان جهان از وجود آنها بی‌بهره و حتی بعضی دولتها آشکارا در مقابل آنها موضع گرفته‌اند. این سه عنصر بسیار اساسی و لازم‌اند و نیک خواهد بود که همه و همه برای برقراری آنها در تلاش باشیم، اما این - تاکنون- دست نیافته‌ها را که حداقل برای ما بسان آرمانهای سیاسی‌ درآمده‌اند نمیتوان حداقل انگاشت.
به باور من این سه عنصر؛ اساسی، کلان، بستر و مبنا برای تمامی کنش و واکنشها هستند. مقیاسی که اگرچه از یک سو نمی‌توان از آنها به بعنوان حداقل یاد کرد ولی از سویی دیگر باید برای رسیدن به آنها – از لحاظ نظری و عملی- در سطح عمومی و سیاسی تلاش کرد. بدیهی است که حزب دمکرات کردستان ایران با احزاب و سازمانهایی که اعتقاد عملی و نظری به این سه مورد را ندارند، وارد توافق نخواهد شد و برای همراهی و همگامی لازم است از بدیهیات گذشت و به نقطه کورها و موانع پرداخت. به زبانی دیگر دمکراسی، حقوق بشر و سکولاریزم خطوطی هستند که نمی‌شود از آنها عبور یا به فراموشی سپرد، بلکه باید همیشه و در همه حال در بطن و متن آنها به مبارزه پرداخت و در واقع هم‌پیوندی و تعامل ارگانیک این سه مورد است که به ایجاد مثلث دموکراتیک مبارزات سیاسی خواهد انجامید.
این بحث با طرح این پرسش که؛ پس حداقلها کدامها هستند؟
ادامه دارد...



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر